خبر به تاخیر افتادن تصمیم مجمع تشخیص مصلحت درباره لوایح مربوط به FATF اثرات منفی گذاشت؛ هرچند اگر آن را رد میکردند، اثرات منفی آن شدیدتر بود. بنابراین جلوی زیان بیشتر ناشی از رد احتمالی آنها را از طریق عدم تصویب گرفتند! ولی پرسش این است که چرا ساختار ی ایران تا این حد در اتخاذ تصمیم کُند عمل میکند؟ چرا هی امروز و فردا میکند؟ چرا اگر مخالف هستند همان جلسه اول کار را یکسره نمیکنند؟ و اگر موافق هستند چرا زودتر تصویب نمیکنند که جامعه خسارتهای کمتری را بپردازد؟ گفتن اینکه برای بررسی کارشناسی به تاخیر میاندازند هم نوعی شوخی است. چرا همه تصمیمات مهم روی زمین میماند و فقط هنگامی که کارد به استخوان برسد و از روی ناچاری تصمیم گرفته میشود؟
بخشی از این وضعیت معلول نظام عریض و طویل و متکثری است که برای اتخاذ تصمیمات وجود دارد؛ حتی میتوان گفت که این نظام عریض و طویل شامل نهادهای رسمی و غیررسمی نیز میشود. دولت، کمیسیونهای دولت، وزارتخانهها، مجلس، کمیسیونهای مجلس، شورای نگهبان، رفت و برگشت به مجلس، مجمع تشخیص مصلحت و کمیسیونهای آن عناصر مستقیم درگیر در این تصمیمات هستند. ولی نهادهای نظامی، شورای عالی امنیت ملی و برخی از نهادهای دیگر نیز به طور غیرمستقیم وارد ماجرا میشوند. اینها یک طرف، حضور نهادهای غیررسمی که تحت تاثیر بولتنها اظهارنظر میکنند، هر هفته در نمازهای جمعه و در جلسات مداحی و روضه و غیر آنها از جمله جلسات درس، برای تگذاران خطمشی تعیین میکنند که اینها نیز اهمیت دارند، به ویژه که از خدا و پیامبر نیز کُد میآورند و کار را سختتر میکنند.
درباره این سایت